این نیازها با علایق یا خواستها متفاوتند زیرا آن ها تمنای مدام دانشآموزان هستند. برای مثال پذیرش و مقبولیت، هنگامی که دانشآموز احساس کند از طرف معلم مورد پذیرش نمیباشد ضمن احساس بیاتکایی و بیاهمیت بودن سعی خواهد کرد که مقبولیت و پذیرش را از همسالان و شاید برخی از همسالان نامناسب خود دریافت کند که نتیجهای جز دردسر برای معلم ببار نمیآورد. برخلاف نیازها، خواست ها یا علایق شامل مواردی است که ما دوست میداریم و فقدان آن ها ما را با مشکل جدی مواجهه نخواهد کرد.
برای مثال دوست داریم به دیدن یک فیلم برویم، نرفتن یا عدم امکان برای دیدن فیلم سبب از دست رفتن خواب شبانه ما نخواهد شد و پس از مدتی آن را به کلی فراموش خواهیم کرد. حال لیست نیازها را به طور مفصل بررسی میکنیم. نیازها عبارتند از:
مسلماً اگر دانشآموزان دائماً نگران تهدید و ترس از شکست باشند چیز زیادی یاد نخواهند گرفت با وجودی که اغلب مدارس سعی زیادی در برآورد این نیاز دانشآموزان دارند اما عدهای از شاگردان مرتباً اظهارنگرانی و ترس از تحقیر و مرعوب شدن میکنند.
دانشآموزان به امید توفیق در تحصیل، در مدرسه به سر میبرند. هم چنین آن ها به امید یادگیری مطالب مناسب، استفاده لذتبخش از وقت و عدم برخورد نامناسب در این مکان یعنی مدرسه جمع میشوند.
دانشآموزانی که گلاسر از آن ها سخن راند کسانی هستند که امید خود را از دست دادهاند و فکر میکنند دیگر مدرسه مطالب مفید و آموزندهای برای آنان ندارد.
ما بزرگسالان تقریباً هر روزه از رفتارهای اطرافیان خود تایید، ستایش و توجه دریافت میکنیم و در مییابیم که مورد پذیرش و قبول دیگران هستیم، در حالی که برخی از دانشآموزان با وجود تلاش در مدرسه احساس پذیرش و مقبولیت نمیکنند و تلاش مداوم آن ها برای کسب پذیرش میباشد.
دانشآموزان دوست دارند توانا به نظر دیگران برسند. آن ها تصویری از خود ارائه میدهند که با هوش، توانمند، خونسرد، قوی و صادق به نظر دیگران برسند. حتی گاهی با چنگ و دندان از این تصور شخصی دفاع میکنند. دلیل بسیاری از اعمال آن ها نظیر حالت تدافعی، عدم میل به کوشش، کنارهگیری و برخورد متقابل، حفاظت از خویش است. مدرسه میتواند هم در ساخت تصور شخصی و هم در تخریب آن کمک کند.
اما مدارس هنوز کار مهمی در جهت ایجاد لذت در مدارس نکردهاند.
مدرسه تنها شانس آنان برای بدست آوردن این شایستگیها است. اما اشکالاتی بر سر راه مدرسه است. اغلب ما دلزگی و عدم علاقه دانشآموزان و نیز عدم ارتباط مناسب دانشآموزان با معلمان را به عنوان دلیل میبینیم اما دلیل عمده آنکه ما نتوانستهایم دانشآموزان را به شایستگی لازم برسانیم این است که معلمان کمکی به یادگیری آنچه که دانشآموزان دوست دارند نمیکنند.
منبع : صدای مشاور تحصیلی